ای آسمان...
منزل از یاد رفته ام
ببار امشب ببار
شاید اشک تو مرا غسل دهدو پاک سازد
نقطه چینی شود تا به او برسم
تعریف زندگی عوض شده است
تا گریه نکنم نوازشم نمی کنند
تا قصد رفتن نداشته باشم نمی گویند بمان
تا بیمار نشوم گل برایم نمی آورند
تا کودک هستم باید همه را دوست بدارم
و وقتی بزرگ شدم دوست داشتن را برایم جرم می کنند
تا نروم قدرم را نمی دادند و تا نمیرم نمی بخشنم
ای آسمان ببار
تا هرکس به اندازه ی پیاله اش پاک شود
ای چتر فروش چترهایت مال خودت
امشب می خواهم خیس شوم
پاک شوم تا شاید محو شوم و
از پلکان آبی به سوی او بروم
پروردگارا عاشقت هستم مرا دوست بدار...
ببار امشب ببار
شاید اشک تو مرا غسل دهدو پاک سازد
نقطه چینی شود تا به او برسم
تعریف زندگی عوض شده است
تا گریه نکنم نوازشم نمی کنند
تا قصد رفتن نداشته باشم نمی گویند بمان
تا بیمار نشوم گل برایم نمی آورند
تا کودک هستم باید همه را دوست بدارم
و وقتی بزرگ شدم دوست داشتن را برایم جرم می کنند
تا نروم قدرم را نمی دادند و تا نمیرم نمی بخشنم
ای آسمان ببار
تا هرکس به اندازه ی پیاله اش پاک شود
ای چتر فروش چترهایت مال خودت
امشب می خواهم خیس شوم
پاک شوم تا شاید محو شوم و
از پلکان آبی به سوی او بروم
پروردگارا عاشقت هستم مرا دوست بدار...